زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

نکته هایی برای اولین دیدار با خواستگار


وقتی برای نخستین بار با فردی که برای ازدواج درنظر گرفته اید روبه رو می شوید، باید بتوانید بهترین و مۆثرترین تاثیر را بر او بگذارید و با حفظ صداقت و درستکاری، از تمام مهارت های خود برای شناساندن شخصیت واقعی تان استفاده کنید.

خواستگار

مهارت تاثیرگذاری اولیه بسیار مهم است که متأسفانه بسیاری به آن بی توجهند یا بلد نیستند و در همان گام های نخست، شریک آینده زندگی خود را از دست می دهند.

 

تماس چشمی را جدی بگیرید

فراموش نکنید قدرت تماس چشمی بسیار زیاد است و اصلا نباید آن را دست کم گرفت. البته منظور از ارتباط چشمی، زل زدن یا خیره شدن به چشم طرف مقابل نیست اما وقتی برای نخستین بار، با فردی که قرار است با او ازدواج کنید صحبت می کنید، بهتر است با حفظ متانت، هر از گاهی به مدت چند ثانیه به چشمان او نگاه کنید تا بتوانید بسیاری از واقعیت های گفتار او را تشخیص دهید.

 

لبخند یکی از مۆثرترین روش های جلب اعتماد و تمایل برای ادامه گفت وگو است. چون با لبخند این پیام منتقل می شود که «علاقه مندم به صحبت ادامه دهم».

حالت چشم ها می تواند از درون فرد خبر دهد که شاید اصلا در گفتار مشخص نشود. معمولا بهترین نتیجه وقتی به دست می آید که مرد منتخب شما از نظر سطح جذابیت درونی در حد خودتان باشد و این موضوع تا حدی در نگاه فرد مشخص می شود. تمایل فرد برای ادامه صحبت و اشتیاق او به پی گیری مباحثه را می توان به خوبی در نگاه او تشخیص داد. همچنین اگر فرد احساس اشتیاق درونی نداشته باشد، چشمانش احساس او را کاملا نشان خواهد داد. میزان صداقت و درستکاری آدمها تا حد زیادی در چشمانشان حس می شود، می توان گفت در همان دقایق اولیه می توانید کشفیات بزرگی داشته باشید!

 http://www.1saemi.com/wp-content/uploads/2010/01/5yt4w4.jpg


توصیه هایی برای اینکه زبان بدنتان را کنترل کنید

حین صحبت اولیه با شریک آینده زندگی خود دست هایتان را به هم قفل نکرده، دست به سینه نبوده یا کیف تان را جلوی خود نگه ندارید چون با این کارها عملا نشان می دهید که می خواهید خودتان را پنهان کنید.

اگر در این شرایط احساس می کنید عصبی هستید، به زبان بدن (حالت بدن) خود توجه ویژه داشته باشید.

فراموش نکنید قدرت تماس چشمی بسیار زیاد است و اصلا نباید آن را دست کم گرفت.

وقتی دستانتان را به هم می مالید یا بی قراری می کنید و دائم وول میزنید، در اصل می گویید: «من راحت نیستم و آرامش ندارم»! پس سعی کنید آرامش داشته باشید و وزن تان را روی تمام بدن تان به صورت متعادل حفظ کنید.

وقتی دائما این پا و آن پا می شوید، حس خوبی به طرف مقابل منتقل نمی کنید. با قامتی کشیده و دستانی افتاده و حاکی از اعتماد به نفس با طرف مقابل روبه رو شوید. این حالت نشان می دهد شما آرامش دارید.

تمایل فرد برای ادامه صحبت و اشتیاق او به پی گیری مباحثه را می توان به خوبی در نگاه او تشخیص داد. همچنین اگر فرد احساس اشتیاق درونی نداشته باشد، چشمانش احساس او را کاملا نشان خواهد داد

لبخند یکی از مۆثرترین روش های جلب اعتماد و تمایل برای ادامه گفت وگو است. چون با لبخند این پیام منتقل می شود که «علاقه مندم به صحبت ادامه دهم».

 هنگام گفت وگو بهتر است هر از گاهی سرتکان داده تا نشان دهید به صحبت های طرف مقابل گوش می دهید.البته تعریف و تحسین هم، کارساز است؛ معمولا در جلسات اولیه تعریف و تحسین از ویژگی های برجسته طرف مقابل، یا صحبت کردن در مورد علاقه های او می تواند آغازی مناسب باشد. احساس جذابیت هم با این روش به خوبی منتقل می شود.

اگر شما آغازگر صحبت هستید، از موضوعاتی ساده مثل مدل مو یا لباس شروع کنید. در مورد تحسین خصوصیات غیرظاهری که به شخصیت و درون آدم ها مربوط می شود، بسیار محتاطانه برخورد کنید چون تعریف و تمجید جعلی و بی مورد نشان دهنده عدم درستکاری است. توجه داشته باشید زیاده روی در این کار، نتیجه عکس داشته و وجهه شما را تخریب می کند.

ازدواج درمانگاه نیست!!!!!!!!!

«ازدواج کند خوب می شود»، «درمان این درد ازدواج است»، «بچه م مریض نیست، بدخلقی اش مال بی زنی است» و.... حتما بارها جملاتی مشابه اینها را شنیده اید که وقتی پای صحبت بدخلقی، رفتارهای عجیب و بیمارگونه یا اختلال های رفتاری کسی به میان می آید، از زبان اطرافیان شنیده می شوند. بیماران بالقوه یا بالفعلی که با فشار اطرافیان به یک زندگی زناشویی وارد می شوند و اغلب به یکی دو سال نرسیده، مهر طلاق را پای عقدنامه شان می بینند.

 

ازدواج درمان نمی کند

 

حقیقت این است که ازدواج هیچ بیماری را درمان نمی‌کند. این را بارها روانشناسان در رسانه ها اعلام کرده اند و هنوز هم خانواده هایی هستند که با نسخه های سنتی و بی اساس، پایه های یک زندگی سست را بنا می کنند. بیماری های روانی گاهی کاملا مشهود هستند و گاهی پشت پرده رفتارهای اجتماعی پسندیده یا کنترل شده قرار می گیرند با این حال در روابط نزدیک تر، همه اطرافیان از این رفتارها کلافه می شوند و به ستوه می آیند. در این موارد، احتمال اختلالات شخصیت پررنگ می شود. اختلال هایی که خیلی سخت برملا می شوند و سخت تر از آن درمان.

 

بررسی‌های روانشناسان بالینی و روانپزشکان نشان داده است که شناخت کسانی که اختلال شخصیت دارند در برخوردهای کوتاه مدت کار ساده‌ای نیست. زیرا این افراد غالباً در ابتدای آشنایی تصویر بسیار خوبی از خود در ذهن شما به جای می‌گذارند. آن‌ها ممکن است در حیطه کاری، فعالیت‌هایی اجتماعی افراد خوب و شایسته‌ای جلوه کنند. علاوه براین، فرد دچار اختلال شخصیت می‌تواند مانند بسیاری از افراد دیگر زیبا و باهوش باشد و چنین چیزی موجب شود درباره او نگاه مثبتی پیدا کنید. حتی متخصصان روانشناس، در جلسه اول درمان، تشخیص صحیحی درباره آن‌ها نمی‌دهند.

 

دومین چیزی که شناسایی فرد دارای اختلال شخصیت را دشوار می‌سازد این است که برای شخص او لازم است به طور دقیق از گذشته‌اش، به ویژه الگوها و مشکلات رفتاری و روابط ناخوشایند او با دیگران و... اطلاع کافی داشت. از آنجا که در اوایل رابطه، دوران آشنایی، خواستگاری و حتی اوایل نامزدی، پی بردن به چنین گذشته‌ای میسر نیست بنابراین هیچ تعجبی ندارد که نتوان در اوایل آشنایی چنین فردی را شناخت.

 http://dl.baran2pic.com/gol/baran2pic.com.jpg

یک تحقیق بسیار معتبر نشان داده است که اختلال شخصیت باعث ایجاد مشکلات روانی، اجتماعی حقوقی و شغلی می‌شود. برای مثال فرد دارای اختلال شخصیت مرزی احتمال بیشتری دارد که افسرده شود و یا فرد جامعه ستیز در مقایسه با دیگران بیشتر احتمال دارد که به مصرف مواد مخدر یا الکل اعتیاد پیدا کند و نیز کسی که دارای اختلال شخصیت پارانویید است بیش از دیگران با همکاران خود به درگیری و نزاع بپردازد.


در این شرایط، شاید اولین راهی که به نظر می رسد این باشد که باید با برقراری ارتباط زیاد و رفیق حجره و گرمابه و گلستان بودن با فردی که قرار است با او پیوند ازدواج برقرار شود او را بشناسیم و در واقع روابط و مسائل گذشته او را بررسی کرده و به شناخت کارکردها و مشکلات روانی، شغلی، حقوقی و اجتماعی کنونی و جاری‌اش برسیم. اما مشکل اینجاست که چنین روابطی که منجر به این عمق از شناخت می شود، در فرهنگ ایرانی- اسلامی ما کاربردی ندارند و حتی اگر در موقعیت خاصی چنین امکانی فراهم شود، وابستگی عاطفی در طول رابطه آنقدر زیاد می شود که عملا شناخت منصفانه و واقع بینانه غیرممکن است.

 

متاسفانه در بیشتر موارد هنگامی‌که جوانی به فرد دیگری علاقمند می شود، غالباً علائم اختلال شخصیت او به عنوان رفتارهای خوب و پسندیده می بیند و مجذوب آنها می شود.

 

بنابراین نسخه بعدی که پیچیده می شود، مشورت است. مشاوره با کسی که یک سر و گردن از شما بالاتر است، بیشتر می داند، بیشتر تجربه کرده و علم بیشتری دارد. مشخصا چنین کسی نمی تواند همسایه، دوست یا قوم و خویش میانسال شما باشد. تجربه این افراد در جای خود کارآمد است اما وقتی پای سنجش شخصیت به میان می آید و می خواهیدفردی را که قرار است شریک زندگی شما باشد، از نظر سلامت روانی و شخصیتی بسنجید، باید سراغ یک روانشناس دلسوز و کارآزموده بروید تا با چند جلسه مشاوره و انجام تست های روانشناسی، شناخت دقیق تری از یکدیگر به دست آورید. یادتان باشد ازدواج به همان اندازه که مهم و پر ریسک است، به همان اندازه ارزش توجه، دقت و تحقیق دارد.

برگرفته از بیداری