زندگی زیبا{ازدواج}
زندگی زیبا{ازدواج}

زندگی زیبا{ازدواج}

مسافر

دکترشاهین فرهنگ{دومین راه شناخت پیش ازازدواج:تحقیق}

«ازدواج موفق 21»

«دکتر شاهین فرهنگ»

«دومین راه شناخت پیش از ازدواج»

«تحقیق»

دومین راه شناخت تحقیق است. تحقیق به ما یک شناخت اولیه می دهد. در واقع شناخت ناقصی به ما می دهد.

امام صادق (ع): بسیار دقت کن که وجودت را در کنار چه کسی قرار می دهی.

امام علی (ع): تا کسی را خوب نیازموده ای به وی اعتماد نکن. مبادا گفتار و کردار و برخورد به ظاهر خوب او تو را فریب دهد.

ضرب الامثل افریقایی: برای یافتن همسری خوب می ارزد که یک جفت کفش بیشتر پاره کنید.

تحقیق برای این است که نه بی دلیل کسی را رد بکنیم و نه بی دلیل کسی را قبول بکنیم.

برای مشاهدة کامل متن بر روی گزینة ادامة مطلب کلیک کنید!

جالب است که بعضی برای خرید یک گوشی موبایل دو ماه تحقیق می کنند. ولی برای ازدواج که می شود خیلی عجله دارند. و در دو سه هفته می خواهند از جلسة اول خواستگاری تا عقد را پیش بروند. تحقیق لازم است. تحقیق آنقدر مهم است که آنهایی که ازدواج کردند و زندگی شان محکوم به شکست شده و دارند طلاق می گیرند مردم از آنها می پرسند مگر تحقیق نکرده بودید؟ مگر نمی دانستید؟ مگر برسی نکرده بودید؟ ببینید چقدر تحقیق مهم است.

ما هم می توانیم تحقیق الکی بکنیم و هم تحقیق خوب. می توانیم راه بیافتیم برویم محل کار محل تحصیل از همسایه ها و همکاران و دوستان بپرسیم و همه بگویند خوب اند و بعد ما هم جواب بله بدهیم. اینها که تحقیق نیست. در تحقیق 6 نکته باید در نظر قرار بگیرد:

1. مراحل تحقیق 2.  منابع مناسب برای تحقیق 3. محقق مناسب 4. شیوه مناسب تحقیق 5. طرح سوالات مناسب برای تحقیق6. موانع تحقیق که توضیح خواهیم داد.

اول: مراحل تحقیق

زمان مناسب برای اولین تحقیقات خانوادة پسر قبل از خواستگاری است. تحقیقات اولیه ای که خانوادة پسر می کنند خیلی مختصر و محدود است. فقط و فقط یک اطلاعات کلی از خانوادة دختر می گیرند. در حد اینکه کی هستند؟ شغلشان چی است؟ پدر و مادرش چه کاره هستند؟ تحصیلات دختر چقدر است. یک اطلاعات خیلی محدود. اگر ما در تحقیق اولیه روی دختر در حالی که روح خانوادة دختر خبر ندارد که اینها می خواهند خواستگاری بیایند راه بیافتیم در محل کار و دانشگاه و همه جا، دختر مردم را سر زبان می اندازیم در حالی که خودشان چیزی نمی دانند. بعضی از خانواده های پسرها را من دیده ام می گویند اول می رویم دختر را می بینیم اگر خوشمان آمد می رویم خواستگاری. از این کارها اصلا نکنید. اول می روند دختر را می بینند بعد دختر بندة خدا کمی احساساتی می شود (خدا را شکر 6 ماه بود خواستگار نیامده بود حالا یک خواستگار آمد) بعد می روند تحقیق می کنند و می گویند نمی خواهیم. مگر مردم مسخرة دست ما هستند که هر کاری دلمان خواست بکنیم؟

 

تحقیقات اولیة خانوادة پسر «باید» قبل از جلسة اول خواستگاری باشد. ولی یک تحقیق خیلی سر بسته و محدود و یواشکی. و تحقیق اولیة خانوادة دختر خیلی ساده است بعد از خواستگاری است. چون تا خواستگار نشود که نمی دانند باید بروند دربارة کی تحقیق بکنند.

 

بعضی ها می گویند که ما کار خودمان را می کنیم اول می رویم دختر را می بینیم و بعدا تحقیق می کنیم. می دانید ضرر این کار چیه؟ اگر علاقه ای ایجاد بشود تو همان جلسه اولی که می روید و می پسندید دیگر دل به تحقیق نمی دهید، الکی تحقیق می کنید؛ چون رفتید خواستگاری و به دلت نشسته. اگر هم توی تحقیق به این نتیجه برسی که به درد نمی خورد نه گفتن سخت است. بالاخره رفتید و کلی حرف زده اید قول رد و بدل کردید. و اگر نه هم بگویید کلی لطمة عاطفی به همراه دارد مخصوصا برای دختر.

 

سوال: تحقیقات از همان اولی که شروع می شود تا کی ادامه پیدا می کند؟

جواب:

تا عقد. فکر نکنید تحقیق یک چیز دو سه روزه است و زود سر و ته آن را به هم بیاورید. بلکه هر چقدر که جلوتر می رویم ابهامات و سوالات بیشتر با شرایط جدیدتر روبرو می شویم. که باید برای رد یا تایید همة آنها جواب پیدا کنیم. ولی این را بگویم که اساسی ترین مرحلة تحقیق که یک تحقیق خیلی طولانی است هم برای خانوادة دختر و هم برای خانوادة پسر، تحقیق بعد از جلسة اول خواستگاری است. تا کی باید تحقیق طول بکشد؟ تا وقتی که به نتیجه برسیم. حتی اگر چند ماه باشد. به اندازه ای باید تحقیق بکنید که همة شک و تردیدهایتان بر طرف بشود.

 

چطوری میخوای معرفیش کنی؟؟؟

چطور خواستگارتان را به خانواده‌تان معرفی کنید؟

شب خواستگاری,شرایط خواستگاری,خواستگاری دختر

اصولا هرگونه اظهار تمایل دختران برای ازدواج به عنوان «چشم سفیدی» برداشت می شود. ولی خب همانطور که آن پسر بیچاره با هزار بدبختی موضوع را با خانواده اش در میان می گذارد، شمای دختر هم باید این کار را بکنید؛ چرا که چند وقت است فهمیده اید نگاه های یکی از همکلاسی/ همکارهایتان نسبت به شما عوض شده و طرف هزار بار سعی کرده تا با شما درباره آینده مشترک صحبت کند. در آخرین مرحله هم یکی از دوستان مشترکتان را خفت کرده که آدرس یا شماره تلفنتان را برایش بگیرد.

خواستگاری
شما هم (خودمانیم دیگر) اگر قصد ازدواج نداشتید، یک جوری می پیچاندید ولی جوری آدرس و شماره را دادید که طرف چشم بسته هم بتواند بیاید خواستگاری.

شما می دانید که ظرف یکی دو روز آینده، خانواده پسر با خانواده شما تماس می گیرند و خب دلتان نمی خواهد در همان بدو ارتباط، همه چیز از دست برود. تصمیم می گیرید خودتان اقدام به زمینه سازی کنید. برای این کار هم کسی مطمئن تر از مادر نیست. منتها بنابر همان سنت قدیمی که دختر نباید از شوهر حرف بزند. مانده اید چطور سر صحبت را باز کنید. شما هم می توانید از یک نفر سوم استفاده کنید اما این کار باعث خواهد شد تا حرف شما مثال سقز در دهان مردم بیفتد. چون یقینا آن نفر سوم هم از جماعت نسوان است و نخود در دهانش خیس نمی خورد پس واسطه را بی خیال شوید و بالینک مستقیم عمل کنید.

از آنجایی که دخترها استاد طاقچه بالا گذاشتن و ناز کردن هستند، دنبال راهی می گردید که هم با دست پس بزنید و هم با پا پیش بکشید. بنابراین می توانید با این جمله که «یه پسری هست ...» بحث را کلید بزنید. بعد که سوالات مادر شروع می شود، طبیعتا شما این جمله را می گویید که «اون خیلی اصرار داره که بیاد خواستگاری و...» یا اینکه «ولی من که فعلا نمی خوام ازدواج کنم ...» با گفتن این جمله، مادر به نیت شما پی می برد ولی برای آنکه ضایعتان نکند می گوید «خب پس هیچی دیگه. اگر زنگ زدند می گم نیایند» در این لحظه فشار شما افت شدیدی می کند و با عجله می گویید «نه. حالا بذار بیان. آخه خیلی اصرار کرده» و مادر لبخندی می زند و می گوید باید با پدرت صحبت کنم. در این لحظه شما به اتفاق خود پناه می برید و نفس نفس می زنید.
 

ادامه مطلب ...