نظرات سازنده شما



سلام.

از همه کسانی که از وبلاگ این حقیر بازدید مینمایند دوستانه تقاضا

میکنم که در نظرسنجی وبلاگ شرکت کرده و نقاط ضعف و قوت این

وبلاگ را در قالب نظر بیان نمایند تا در هر چه بهتر ارائه دادن مطالب ما را یاری

دهند.



با تشکر از همکاری شما

بزرگترین سوتی که درزندگی روزمره خود داده اید رو                                                                                                                                                                                     برایمان درج کنید...

توجه          توجه   این وبلاگ ازمدیریت قبلی خارج شده است وبه مدیریت جدید واگذارگردید باتشکر                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                   توجه توجه   توجه

در بي كران عشق يعني.....

نظرات

پس چرا انقدر خشك مياين تو وبلاگ و ميرين؟

لااقل يه نظري يه چيزي بزارين(مثلا بگين چي كم داره،چي زياد داره،مطالب چجوريه؟)

البته نظر واقعي.

طریق حکمت

غالباً آدمها غیر منطقی،بی حکمت و خود محورند!

با این وجود آنان را ببخشید.

اگر مهربان هستید،آدمها شما را به خودخواهی و غرض ورزی متهم میکنند!

با این وجود مهربان باشید.

اگر کامیابید،دوستان بی وفا و دشمنانی واقعی خواهید یافت!

با این وجود موفق باشید.

اگر درستکار و صادقید،آدمها شما را فریب خواهند داد!

با این وجود امین و صادق بمانید.

آنچه شما سالهایتان را برای بنایش صرف کرده اید،آدمها یک شبه نابودش میکنند!

با این وجود بنا کنید.

اگر به شادی و آرامی برسید،دیگران حسادت میکنند!

با این وجود شاد باشید.

نیکی های امروزتان را به فردا فراموش میکنند!

با این وجود نیکی کنید.

شما وقتی بهترین خود را ایثار میکنید،باز هم میگویند کافی نیست!

با این وجود بهترین خود را ایثار کنید.

با این وجود در سنجش نهایی،قضاوت های

ایشان نیست که شما را می سنجد!

تنها خداست که شما را داوری می کند.

                                                برگرفته از کتاب مادرترزا

                        

تفاوت نسل ها

خودتون قضاوت کنید!!!!!!

..........

وفا

دختر و پسری با هم دوست بودند.دختر به پسر میگه برای همیشه پیشم میمونی؟

پسر میگه آره.دختر میگه حتی اگر من کور باشم؟پسر بازم میگه آره.

پسر به دختر میگه:حالا اگه یه روز چشمات خوب شد،تو پیشم میمونی؟

دختر میگه مطمئن باش که میمونم،شک نکن.

چند وقت میگذره،به دختر خبر میدن که دو تا چشم برای پیوند آماده ست.

پیوند انجام میشه و دختر خوب میشه و میتونه ببینه.

روز قرار با پسر فرا میرسه.دختر میبینه که پسر کوره.

بعد پسر به دختر میگه حالا پیشم میمونی؟دختر میگه:نه

پسر میگه متأسفم؛ تو با این چشما که هدیه ای از منه فقط نگاه میکنی  همین!

بگذاشتی ام، غم تو نگذاشت مرا

                        حقّا که غمت از تو وفادارتر است !!!

چند راه برای موفقیت در زندگی

طناب

این داستان یه کم طولانیه ولی سعی کنید بخونیدش.

داستان درباره یک کوهنورد است که می خواست از بلند ترین کوه ها بالا برود.

او پس از سالها آماده سازی،ماجراجویی خود را آغاز کرد.

ولی از آنجا که افتخار کار را فقط برای خود می خواست،تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود.

شب بلندی های کوه را تماما دربر گرفت و مرد دیگر هیچ چیز را نمیدید.

همه چیز سیاه بود؛ و ابر روی ماه و ستاره ها را پوشانده بود.

همانطور که از کوه بالا میرفت،چند قدم مانده به قله کوه،پایش لیز خورد،و در حالی که به سرعت

سقوط میکرد،از کوه پرت شد.

در حال سقوط فقط لکه های سیاهی را در مقابل چشمانش میدید.

و احساس وحشتناک مکیده شدن به وسیله قوه جاذبه او را در خود میگرفت.


همچنان سقوط میکرد و در آن لحظات ترس عظیم ، همه رویداد های خوب و بد زندگی به یادش آمد.

اکنون فکر میکرد چقدر به مرگ نزدیک شده است.

ناگهان احساس کرد که طناب به دور کمرش محکم شد.بدنش میان آسمان و زمین معلق بود و فقط طناب

او را نگه داشته بود.و در این لحظه ی سکون برایش چاره ای نمانده جز آنکه فریاد بکشد:

                                 خدایا کمکم کن.

ناگهان صدایی پر طنین که از آسمان شنیده میشد،جواب داد:از من چه می خواهی؟!!

_ ای خدا نجاتم بده.

_ واقعا باور داری که من میتوانم تو را نجات بدهم؟

_ البته که باور دارم.

_ اگر باور داری طنابی را که به کمرت بسته است پاره کن!

...یک لحظه سکوت... و مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد.

گروه نجات میگویند که روز بعد یک کوهنورد یخ زده را پیدا کردند.بدنش از یک طناب آویزان بود

و با دستانش محکم طناب را گرفته بود.

او فقط یک متر با زمین فاصله داشت!


 و شما؟ چقدر به طنابتان وابسته اید؟ آیا حاضرید آنرا رها کنید؟

در مورد خداوند هرگز یک چیز را فراموش نکنید: هرگز نگویید او شما را

فراموش کرده،یا تنها گذاشته است.

هرگز فکر نکنید که او مراقب شما نیست.به یاد داشته باشید که او همواره شما را با دست راست خود نگه داشته است.

بدون شرح

السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان

بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند

                   هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود!!!

چگونگی مهم بودن برای دیگران

همیشه دعا کنید که.......

دانشجو جماعت

1.درسته که ما زمان مشروطیت نبودیم ولی حالا خودمون رقمش زدیم.

جمعی از دانشجویان بعد از مشروطیت نیم سال 93-92



2.یکی از دردآورترین لحظه های زندگی اینه که سر جلسه امتحان نشستی و میبینی

همه دارن ماشین حساب استفاده میکنن و تو اصلا نمیدونی کدوم سوال ماشین

حساب میخواد!!!


3.سر جلسه امتحان استادا یه سوالایی میدن که ما تا به حال به عمرمون ندیدیم.

درعوضش ما هم یه جوابایی میدیم که اونا تا به حال به عمرشون ندیدن!!!!!


4.بهضیا آبروی هر چی دانشجوئه بردن.....

نه مشروط میشن _ نه درسی رو میفتن _ نه درسی رو حذف میکنن!!!!

واقعا خجالت داره..........

غیرت رو حال میکنی؟؟؟؟؟

این روزها

این روزها بغض دارم

                                 گریه دارم


تا دلت بخواهد    آه دارم


ولی بازیگر خوبی شده ام        میخندم!!

آدم ها عجیب اند


واقعا برای چی بعضی آدما اینجورین؟؟؟؟؟

در جلسه امتحان عشق ...

قسمت

روز قسمت بود.خدا هستی را قسمت میکرد.خدا گفت چیزی از من بخواهید هر چه که باشد شما را خواهم داد.

سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خداوند بسیار بخشنده است.

و هر که آمد چیزی خواست.یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن.یکی جثه ای بزرگ خواست و آن یکی

چشمانی تیز.یکی دریا را انتخاب کرد و یکی آسمان را.

در این میان کرم کوچکی آمد و به خدا گفت:من چیز زیادی از این هستی نمیخواهم.نه چشمانی تیز و نه جثه ای

بزرگ.نه بالی و نه پایی.نه آسمان و نه دریا.

تنها کمی از خودت تنها کمی از خودت را به من بده.

و خدا کمی نور به او داد و نام او کرم شب تاب شد.  خدا گفت آن که نوری با خود دارد بزرگ است. حتی

اگر به قدر ذره ای باشد.  تو حالا همان خورشیدی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان میشوی.

و به دیگران گفت:کاش میدانستید که این کرم کوچک بهترین را خواست. زیرا از خدا جز خدا

نباید خواست. هزاران سال است که او میتابد روی دامن هستی میتابد. وقتی ستاره ای

نیست چراغ کرم شب تاب روشن است.

و کسی نمیداند که این همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرم کوچک بخشیده است.

شش خصلت زیبا

شیطان به رسول خدا گفت: من طاقت دیدن شش خصلت در آدم ها را ندارم!

1. وقتی به هم میرسند سلام میکنند.

2. با هم مصاحفه (روبوسی) میکنند.

3. برای هر کاری انشاالله میگویند.

4. از گناه استغفار میکنند.

5. ابتدای هر کاری بسم الله میگویند.

6. تا نام حضرت محمد (ص) را میشنوند صلوات میفرستند.

آیا میدانید هنگامی که میخواهید این پست را باز نشر کنید شیطان چه تلاشی میکند تا از آن جلوگیری کند؟

اگه میخوای شیطون رو رنج بدی

یا علی (ع) باز نشر کنید.

گفتار و عمل

همیشه حرفی را بزن که بتوانی آنرا بنویسی

چیزی را بنویس که بتوانی آنرا امضاء کنی

و چیزی را امضا کن که بتوانی پای آن بایستی

سخنی از شیخ بهائی

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست زیرا:

اگر بسیار کار کند میگویند احمق است !     اگر کم کار کند میگویند تنبل است!

اگر بخشش کند میگویند افراط میکند !       اگر جمعگرا باشد میگویند بخیل است!

اگر ساکت و خاموش باشد میگویند لال است!!!

اگر زبان آوری کند میگویند وراج و پرگوست!!!

اگر روزه برآرد و شب را نماز بخواند میگویند ریاکار است!!!

         و اگر نکند میگویند کافر است...!!!

لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد...و جز از خدا از کسی نباید ترسید

پس آنچه باشید که دوست دارید...

                        شاد باشید

مهم نیست که این شادی چگونه تفسیر شود.

ارزش

اگه میخوای ارزش 10سال رو بفهمی... از زوجی که تازه از هم جدا شدن بپرس

اگه میخوای ارزش 4سال رو بفهمی... از یه فارغ التحصیل بپرس

اگه میخوای ارزش یک سال رو بفهمی... از یه محصل که در امتحان آخر سال مردود شده بپرس

اگه میخوای ارزش 9ماه رو بفهمی... از یه مادرکه تازه نوزادشو به دنیا آورده بپرس

اگه میخوای ارزش یک ماه رو بفهمی... از یه مادر که نوزاد ناقصی رو به دنیا آورده بپرس

اگه میخوای ارزش یک ساعت رو بفهمی... از عاشقانی که در انتظار ملاقات همدیگه هستند بپرس

اگه میخوای ارزش یک دقیقه رو بفهمی... از کسی که از قطار یا هواپیماش جامونده بپرس

اگه میخوای ارزش یک ثانیه رو بفهمی... از کسی که از یک حادثه جان سالم به در برده بپرس

اگه میخوای ارزش یک هزارم ثانیه رو بفهمی... از کسی که مدال نقره المپیک رو برده بپرس

وقتی ارزش یه دوست رو میدونی که از دستش بدی

      زمان برای هیچ کس صبر نمیکنه

هر لحظه از عمر مانند یک گنج گرانبهاست

              

         وقتی ارزشمند تر میشه که بتونی اونو با کسی که برات مهمه سپری کنی...