"امانتداری"

"کلاس دوم راهنمایی بودم که دفتر نقاشیم رو به عنوان امانت به یکی از

همکلاسی هام دادم تا چند روزی پیشش باشه و از روی نقاشی هام

نقاشی بکشه. دادن دفتر نقاشی به همکلاسیم همان و برنگرداندن دفتر

(برای همیشه) به من همان!!!!!!"

"امانتداری"؛ موضوعی که در جامعه امروز خیلی کم به آن اهمیت داده

می شود.شاید دلیل این کم اهمیتی،نداستن ارزش "امانت داری" و 

"امانت" است.

آیا اگر بدانیم که پیامبر اعظم(ص)،کسانی را که امانت را بی اهمیت

می شمارند،از خود نمی داند؛باز هم به راحتی در امانت،خیانت میکنیم؟

امانت داری فقط به معنای برگرداندن امانت به صاحبش نیست،بلکه

آنچه مهم است،صحیح و سالم برگرداندن امانت است و فرقی نمیکند

که صاحب امانت،بدکار باشد یا نیکوکار؛چنانکه امام صادق(ع) فرمودند:

"از خدا بترسید و امانت را به کسی که شما را امین دانسته است،

بازگردانید؛ که اگر قاتل امیرالمؤمنین(ع) نیز امانتی را به من بسپرد،

حتما آن را به او برمی گردانم."

بارها دیده ام که افراد،داخل کتاب های امانتی با مداد یا خودکار 

می نویسند،کتاب را لوله می کنند،کاغذهای کتاب را تا می کنند و ...

نمی دانم این افراد معنای "امانت داری" را نمی دانند یا ...؟؟؟

اگر هرکس به سهم خود کاری انجام دهد که امانتداری در جامعه

تقویت شود،صداقت زیاد می گردد.(1)

پس بکوشیم که امانت دارهای خوبی باشیم تا جامعه را یک قدم به

جامعه ی منتظِر نزدیک تر کنیم.

در پایان روایتی زیبا و قابل تامل را تقدیم شما دوستان می کنم:

معاویة بن عمّار می گوید:

به امام صادق(ع) عرض کردم:من به کسی پولی می سپارم و او 

انکار می کند که به وی چیزی سپرده ام،بعد از مدتی او مالی به

من می سپارد.آیا می توانم آن را به جای پولی که نزد او دارم( و به

من نمی دهد) بردارم؟

فرمودند: نه،این خیانت است.


(1):حدیث امام علی(ع) برگرفته از کتاب منتخب میزان الحکمة

احکام 3

*موانع وضو*


اگر بعد از وضو،در اعضا مانعی ببینیم،چه کنیم؟

همه مراجع(به جز سیستانی،مکارم و وحید): اگر ندانید موقع وضو بوده یا

بعد پیدا شده،وضویتان صحیح است؛ولی اگر در دقت وضو،به مانع توجه

نداشته اید،بنابر احتیاط واجب،دوباره وضو بگیرید.

آیات عظام مکارم و توحید: اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده،

وضویتان صحیح است؛ولی اگر در هنگام وضو به آن توجه نداشته اید،

باید دوباره وضو بگیرید.

آیة الله سیستانی:اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده،وضویتان

صحیح است؛ولی اگر در وقت وضو،به مانع توجه نداشته اید،بنابر

 احتیاط مستحب دوباره وضو بگیرید.


*مداد چشم*

مداد چشم و ریمل،در هنگام وضو چه حکمی دارد؟

همه مراجع:برای وضو،ریمل و مداد بیرون چشم_اگر جرم داشته باشد_

باید برطرف شود؛ولی مقداری که داخل چشم است،برطرف کردن آن

لازم نیست.

تبصره.بعد از برطرف کردن جرم مواد آرایشی،باقی ماندن رنگ آن مانع

وضو نیست.

منبع:کتاب"رساله دانشجویی"__سید مجتبی حسینی

تازیانه

دست مزن! چشم،ببستم دو دست

راه مرو! چشم،دو پایم شکست

حرف مزن! قطع نمودم سخن

نطق مکن! چشم، ببستم دهن

هیچ نفهم! این سخن عنوان مکن

خواهش نافهمی انسان مکن

لال شوم،کور شوم،کر شوم

لیک محال است که من خر شوم

چند روی همچو خران زیر بار؟

سر ز فضای بشریت بر آر

سید اشرف الدین گیلانی(نسیم شمال)

بازی شیطان

رسول خدا(ص) در حال سخنرانی بود که مردی خدمت ایشان رسید

و عرض کرد:"ای رسول خدا! من شب گذشته خواب دیدم که گردنم

را زدند و سرم افتاد.من به دنبال سرم رفتم و آن را در جای خود قرار

دادم."

پیامبر(ص) فرمود:"اگر شیطان با یکی از شما در خواب بازی کرد(و

رویای وحشت آوری را به او نشان داد) آن را برای مردم بازگو نکند."


منبع:کتاب"حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص)"__غلامرضاحیدری ابهری

معرفی کتاب

نام کتاب:حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص)

بیش از 850 حکایت از زندگانی پیامبراعظم(ص)

نویسنده:غلامرضا حیدری ابهری

ویراستار:علیرضا سبحانی نسب

ناشر:جمال

چاپ:چاپ سپهر

کتاب حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص) مجموعه ای جامع

از حکایات زندگی حضرت محمد(ص) است که از بین بیش از 200

جلد کتاب حدیثی و تاریخی گردآوری شده است.هدف از تالیف

چنین اثری،آشنا ساختن مشتاقان پیامبر بزرگوار اسلام با سیره

اخلاقی و تربیتی ایشان بوده است.

در این مجموعه،تصویر نسبتا جامعی از جنبه های گوناگون زندگی

آن حضرت ارائه شده و در قالب موضوعاتی متنوع،پیام های

زندگی ساز آن الگوی جاویدان،در دسترس شیفتگان سیره

نبوی قرار گرفته است.

جایشان چه قدر خالی!

یک عراقی در خاطراتش گفته است:

یک هفته بعد از سقوط هویزه به آنجا رفتیم.شهر بزرگ و خوبی

بود.همه چیز داشت.مغازه ها و خانه ها را سربازهای ما غارت

کردند.در محله ای که ما مستقر بودیم یک زن و شوهر پیر و تنها

ماندگار شده بودند.به آنها غذا میدادیم.آن ها می گفتند:

"این جا خاکِ ایران است و شما عراقی هستید.شما این جا 

چه می کنید؟"

پیرزن یک دختر داشت که شهید شده بود.در یکی از روزها آن ها

به مقرّ ما آمدند تا غذا بگیرند.یکی از افسرهای ضد اطلاعات ما 

آن دو را دید.او ستوان کریم بود.ستوان کریم با عصبانیت پرسید:

"چرا به این ها غذا می دهید؟"

چند ساعت بعد دستور داد پیرزن و پیرمرد را پیش او ببرند.آن دو

از ترس می لرزیدند.

                 (ادامه داستان در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

جایش،جای محمدرضا است ولو نماز شب بخواند

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج

زمان:18 اذر1357/8 محرم 1399

مکان:پاریس،نوفل لوشاتو

موضوع:قیام بر علیه سلطان جائر تکلیف شرعی الهی است

حضار:دانشجویان و ایرانیان مقیم خارج

اگر کسی ببیند محمدرضا خان را که این اوصاف را دارد و سکوت

کند،جایش جای محمدرضا خان است در جهنم،ولو نماز شب بخواند

ولو یک عالم باشد،ولو تمام عمرش را در اطاعت الله صرف کرده باشد

اگر در مقابل این آدم ساکت بنشیند،جایش(همان است) به حسب

این نقلی که از رسول الله کرده اند و نقلی که از سیدالشهدا

کرده اند که می فرماید رسول خدا همچو فرموده است.

منبع:صحیفه آفتاب__گزیده 10جلد نخست صحیفه امام

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)

                22 بهمن مبارک باد


ولادت امام حسن عسگری(ع)

امام حسن عسگری(ع) فرمودند:

جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند.

            ولادت امام حسن عسگری(ع) مبارک باد

هیچ امری از اختلاف کلمه خطرناک تر نیست

پیام به علما و سفارش جوانان

زمان:25مهر 1357/14 ذی القعده 1398

مکان:پاریس،نوفل لوشاتو

موضوع:درخواست از جوانان برای احترام به مراجع و روحانیون

مخاطب:علما و روحانیون ایران

در این فرصت،لازم است از طبقه جوان تقاضا کنم که نسبت به 

ساحت محترم مراجع و روحانیون،احترامات لایقه را مراعات نمایند.

جوانان عزیز آگاهند که در این وقت حساس که نهضت اسلامی

به نتیجه نزدیک می شود،هیچ امری از اختلاف کلمه خطرناک تر

نیست,و در شکوفایی نهضت،هیچ چیز موثرتر از حفظ وحدت کلمه

و ابقای صفوف مبارزه نخواهد بود.

                                از خدای متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم

                                                                        روح الله الموسوی الخمینی

منبع:صحیفه آفتاب(گزیده 10جلد نخست صحیفه امام)

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)

تهذیب نفس

اصفهان بودیم.رفتیم جلسه اخلاق آیت الله میردامادی در مسجد

عبدالغفور.محمد ارادت خاصی به ایشان داشت.همیشه به جلسات

ایشان می رفت.

حاج آقا از شاگردان امام و علامه طباطبایی بود.ایشان در ضمن

صحبتها از اوصاف یاران پیامبر(ص) گفت.کسانی که روزها را 

روزه می گرفتند و شبها را به عبادت می پرداختند.

محمد بعد از جلسه گفت:بیا با هم شروع کنیم!

گفتم:چی رو!؟

گفت:اینکه تا وقتی می توانیم شبها رو عبادت کنیم و روزها 

روزه بگیریم!

گفتم:مگه میشه! اما بعد تصمیم گرفتیم که انجام دهیم.

هفته بعد دوباره محمد را دیدم.باهم در مورد کار صحبت کردیم.

گفت:اولش سخت بود اما الآن عادی شده.شبها قرآن و دعا و

نماز و ... بعد از سحری و نماز صبح هم استراحت می کنم.

کارهای محمد عجیب بود.هرکاری برای تهذیب نفس لازم بود

انجام می داد.

جمعی از دوستان شهید

منبع:کتاب"یا زهرا(س)" (زندگی نامه و خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده)

گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی

پرستیژ فرماندهی(شهید عبدالحسین برونسی)

علاقه خاصی،هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا(س) داشت،

هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان.عجیب هم احترام هر

سیدی را نگه می داشت؛یادم نمی آید توی سنگر،چادر،خانه

یا جای دیگری باهم رفته باشیم و او زودتر از من وارد شده باشد.

حتی سعی می کرد جلوتر از من قدم برندارد.

یک بار باهم می خواستیم برویم جلسه.پشت در اتاق که 

رسیدیم،طبق معمول مرا فرستاد جلو و گفت:بفرما.

                 (باقی داستان در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

دهه فجر مبارک



       دهه فجر بر ملت ایران مبارک باد

داروخانه معنوی

الاختصاص:روایت شده:

نشستن بر سر سفره را طولانی کنید؛که این اوقات از عمر

شما به حساب نمی آید.

امام صادق(ع) فرمودند:

روی ظرف های خود را بدون درپوش نگذارید؛زیرا هرگاه روی 

ظرفها پوشیده نباشد،شیطان در آنها آب دهان می اندازد

و هرچه بخواهد از آنها برمی دارد.

امام صادق(ع) فرمودند:

سه چیز انسان را فربه می کند و سه چیز لاغر می سازد

آن سه که فربه می کند:

1-حمام رفتن زیاد

2-بوییدن بوی خوش

3-پوشیدن لباس نرم است.

و آن سه که لاغر می کند:

1-خوردن زیاد تخم مرغ

2-ماهی

3-و خرمای نارس است.

منبع:کتاب"منتخب میزان الحکمة" _جلد اول

با ترجمه فارسی:محمدی ری شهری



احکام 2

خون کم

آیا خون کم(کمتر از درهم) که در نماز بخشیده شده،پاک است؟

همه مراجع:خیر،نجس است؛ولی اگر در بدن و لباس نمازگزار

باشد،نماز با آن صحیح است.

تبصره.درهم تقریبا به اندازه یک بند انگشت اشاره است.

                          ************************************

                         ************************************

رنگ نجاست

اگر بعد از شستن لباس،رنگ نجاست روی آن باقی باشد،

آیا هنوز نجس است؟

همه مراجع:خیر،پاک است.

                  ***************************************

                  **************************************

کف صابون

آیا آبی که کف صابون دارد،می تواند چیز نجس را پاک کند؟

همه مراجع:آری،آب با کف صابون مضاف محسوب نمی شود.


منبع:کتاب "رساله دانشجویی"__سید مجتبی حسینی

آبله گرفته است

امام هادی(ع) آبله گرفته بود.برای معالجه،طبیب فارس زبانی

را به خدمت آن حضرت آوردند.یکی از یاران امام(ع) به نام

"ابو هاشم جعفری" که تا حدی فارسی می دانست،رو به 

طبیب کرد و به زبان فارسی گفت:

"آب گرفت."(امام آبله گرفته است.)

امام هادی(ع) نگاهی به ابوهاشم انداخت و لبخندزنان 

فرمود:"فکر می کنی کسی غیر از تو نمی تواند فارسی

حرف بزند؟"

طبیب ایرانی به حضرت عرض کرد:"فدایت شوم! آیا شما

فارسی می دانید؟!"

امام فرمود:"آری،آن جمله ی فارسی را فهمیدم.او به تو

گفت:آبله گرفته است."

البته امام هادی(ع) نه تنها آن جمله ی فارسی را که 

همه ی زبان های دنیا را می دانست ولی صلاح ندید

که بیش از این پرده از علم و دانش خود بردارد.

منبع:کتاب"لبخند ستاره ها"

(حکایت هایی از لبخندهای چهارده معصوم(ع))

غلامرضا حیدری ابهری


زبان حال برخی از دختران امروزی!!!

یه کلیپس دارم قلقلیه

سرخ و سفید و نیم متریه

می زنم رو سرم هوا میرم

نمیدونی تا کجا میرم!!

من این کلیپسا رو نداشتم

قد کوتاهی داشتم

افسردگی می داشتم

مامانم بهم عیدی داد

یه کلیپس نیم متری داد!!!

عکسهای استاد را آورده ام

درخواست های مکرر خوانندگان روزنامه اطلاعات،عاقبت رئیس

هیئت تحریریه را مجبور ساخت عکس محمدتقی جعفری را در 

کنار مقاله اش چاپ کند.مردم حق داشتند بدانند کسی که با 

این شجاعت و جسارت در مقابل فیلسوف بزرگ غرب یعنی

برتراند راسل قدعلم کرده چه کسی است؟چه قیافه ای دارد؟...

رئیس نامه ای نوشت و از استاد درخواست کرد که توسط یکی

از اطرافیانش عکسی از خودش را به دفتر روزنامه بفرستد.

                      *******************

استاد دو قطعه عکس برداشت و راهی روزنامه ی اطلاعات شد.

تا وارد ساختمان روزنامه شد و نشانی اتاق رئیس را از کارکنان

پرسید،بعضی از آنها از سر نفهمی و غرورِ بی جا سؤالهای استاد

را با تمسخر و پوزخندی جواب دادند.

عناد و ذهنیت های منفی بعضی از آنها مدتی استاد را در راهروهای 

ساختمان آواره کرد.سرانجام پس از تمسخرها و جسارتها به اتاق

رئیس راه یافت.

                        (بقیه داستان در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

احکام1(تقلب)

با عرض سلام

اینجانب قصد دارم از این به بعد،برخی از احکام مورد نیاز را در 

وب خود قرار دهم.به این منظور از کتاب "رساله دانشجویی"

که شامل پرسش ها و پاسخ های دانشجویی است،استفاده

می کنم.این کتاب مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام است که

آقای سید مجتبی حسینی مولف آن است.

باشد که موثر واقع شود.

حرمت تقلب

حکم تقلب در امتحان چیست؟

همه مراجع:تقلب در امتحان جایز نیست.

(جایز نیست یعنی اجازه داده نشده است.)

تقلب با رضایت

اگر طرف مقابل به تقلب از روی نوشته اش راضی باشد،

حکم تقلب چکونه است؟

همه مراجع:رضایت شخص مقابل،هیچ تاثیری در حکم ندارد.


یاصاحب الزمان(عج)

آیت الله بهجت:

ما در دریای زندگی در معرض غرق شدن هستیم،دستگیری

ولیِ خدا لازم است تا سالم به مقصد برسیم.

باید به ولیِ عصر(عج) استغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد

و ما را تا مقصد،همراه خود ببرد.

          اللهم عجل لولیک الفرج

محل اشیاء گمشده!

                   

مردی مقداری از نقدینه ی خود را در محلی دفن کرده بود،

پس از مدتی محل را فراموش کرد،هرچه جست و جو کرد

پیدا نشد.پیش ابوحنیفه آمد و جریان را به او گفت و درخواست

راهنمایی کرد.ابوحنیفه گفت:

از نظر فقهی برای درخواست تو چاره ای ذکر نشده است؛ولی

من چاره ای اندیشیده ام که به وسیله ی آن به مقصود می رسی.

امشب تا صبح وقت خود را به نماز بگذران تا گمشده ات را پیدا

کنی.

آن مرد تا یک چهارم از شب را مشغول نماز خواندن بود،ناگاه آن

محل به خاطرش آمد،نماز خود را قطع کرد و به آنجا رفت.

فردا صبح نزد ابوحنیفه آمد و چگونگی پیداکردن محل را شرح داد.

ابوحنیفه گفت:

می دانستم شیطان نمی گذارد تا آخر شب نماز بخوانی.

چرا به شکرانه ی پیداکردن آن محل نمازت را تا صبح ادامه ندادی؟

ایاک نعبد بر زبان،دل در خیال این و آن

               کفر است اگر گویی یکی،شرک است اگر گویی دوتا


منبع:کتاب"هزار و یک حکایت اخلاقی"__محمدحسین محمدی

دانشگاه من

                    

سلام

من یک دانشجوی سال اولی هستم

در طول ترم،رفتار هایی را مشاهده کردم که به نظرم کمی عجیب 

بودند.رفتارهایی که بعید است از یک دانشجو سر بزند؛زیرا در ذهن

من تعریف دانشجو این گونه است:

"شخص تحصیلکرده ای که به دنبال دانش است و چون علم او نسبت

به دوره ی دبیرستان افزایش یافته!!!!!! قطعا ادب او در برابر استادان و

هم کلاسی هایش نیز بیشتر شده است."

اما در دانشگاهی که من در آن درس می خوانم:

*بعضی از دوستانم هنگام ورود به کلاس،بدون در زدن و سلام کردن

به استاد،وارد کلاس می شوند!!!

*اگر کسی حین تدریس استاد،قصد رفتن به بیرون از کلاس را داشته

باشد،بدون اجازه از کلاس خارج می شود!!!

*بعضی از دوستانم به راحتی در کلاس،استاد را مورد تمسخر 

قرار میدهند!

*روش های تقلبی که برخی از دوستانم به کار می گیرند،بسیار 

پیشرفته تر از دوران دبیرستان شده است!!!

*اگر دانشجویی در طول ترم درس بخواند،بسیار عجیب و غیرمنطقی

است!!

*گویا بعضی از استادانِ مرد،به همه ی ما دختران دانشجو مَحرم 

هستند و ما را مانندِ دختران خود می دانند و به همین علت 

بسیار با ما راحت هستند!!!!!!!!!!!

*و...

نمی دانم!!شاید من اشتباه می کنم،شاید تعریف دانشجو و دانشگاه

چیز دیگری است!! و یا شاید فقط دانشگاه من این گونه است!!!

راستی در دانشگاه شما هم این رفتارها وجود دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

              

 

میلاد امام صادق(ع)

امام صادق(ع) فرمودند:

برآوردن حوائج و نیازمندی های مؤمن از هزار حجّ مقبول

و آزادی هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهز در راه خدا

بالاتر و والاتر است.

        میلاد باسعادت امام صادق(ع) مبارک باد

میلاد پیامبراعظم(ص)

                 

میلاد با سعادت پیامبراعظم(ص)

              بر تمامی مسلمانان جهان مبارک باد

پیامبراعظم(ص) فرمودند:

غم روزی فردا را مخور؛زیرا هر فردایی روزی خود را می آورد

اگر چنین نکنی

رسول خدا(ص) به خانه ی عامربن ربیعه رفته بود که دید

کودک خردسال او می خواهد برود بازی کند.

مادر آن کودک به او گفت:

ای عبدالله!بیا چیزی به تو بدهم."

پیامبر(ص) پرسید:"چه می خواهی به او بدهی؟"

وی گفت:"می خواهم به او خرما بدهم."

پیامبر(ص) فرمود:

"آگاه باش که اگر چنین نکنی،برای تو دروغ نوشته می شود."


منبع:کتاب"حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص)"__غلامرضاحیدری ابهری

نجس تر از نجاست!

روزی حاکمی از وزیرش پرسید:

چه چیز است که از همه ی چیزها بدتر و از نجاست سگ

پلیدتر است؟

وزیر در جواب فروماند و از حاکم خواست تا برای یافتن پاسخ 

از شهر بیرون رود.در بیابانی به چوپانی رسید که گوسفندانش 

را می چراند.پس از احوالپرسی،چوپان را مرد خوش فکری یافت.

سؤال حاکم را برای او بازگو کرد و گفت که دنبال مردی عالم و 

حکیم می گردم که پرسش شاه را پاسخ گوید و جایزه بزرگی

را دریافت کند.

چوپان گفت:...

                         (بقیه داستان در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

بهترین دوست شیطان

یحیی بن زکریا به ابلیس گفت:

ای ابلیس! تو چه کسی را بیشتر دوست داری و چه کسی را 

دشمن تر می دانی؟

گفت:پارسای بخیل را دوست تر می دارم که عمل او به بخل،باطل

گردد و فاسق سخی را دشمن تر دارم که سخاوت او،او را از دست 

برهاند و جان ببرد.

منبع:کتاب"قصه های دلنشین(داستانهای موضوعی)"

کاظم سعیدپور__نشرجمال

ولایت امام زمان(عج)

فانوس نگاهم را آویخته ام بر در

من منتظرم زیرا 

گفتند:"تو می آیی"

 

                 اللهم عجل لولیک الفرج 

           آغاز ولایت امام زمان(عج) مبارک باد 

          


سلام بر تو

مردی به مرد دیگر دشنام می داد و با عباراتی زشت و زننده به

وی حمله می کرد؛اما او به جای پاسخ دادن به دشنام ها،فقط

می گفت:"سلام بر تو باد!"

رسول خدا(ص) که شاهد این صحنه بود،از متانت و صبوری این 

مرد که زبان به دشنام نیالود،تقدیر کرد و چنین فرمود:

"بدان که فرشته ای در میان شما دو نفر است که او از تو دفاع

می کند.هرگاه او به تو دشنام می دهد،فرشته[به او] می گوید:

"تو خود چنین هستی؛بلکه تو به این دشنام سزاوارتری."

وقتی تو در پاسخ می گویی:"بر تو سلام" آن فرشته می گوید:

"نه،سلام بر تو،تو به این سلام سزاوارتری."

منبع:"حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص)"__غلامرضاحیدری ابهری

شهادت امام حسن عسگری(ع)

امام حسن عسگری (ع) فرمودند:

*تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است.

*کسی که پارسایی،خوی او؛بخشندگی،طبیعت او؛و بردباری،خصلت

او باشد،دوستانش بسیار شوند.

           شهادت امام حسن عسگری(ع) تسلیت باد

شوخی بی معنا

یکی از یاران پیامبر(ص) کفش یکی دیگر از اصحاب را برداشت

 و زیر لباسش پنهان کرد.

صاحب کفش کمی به دنبال کفش خود گشت و وقتی آن را پیدا

نکرد،خیلی نگران شد و از دیگران پرسید:

"کسی کفش های مرا ندیده است؟"

کسی که کفش ها را برای شوخی برداشته بود،گفت:

"من آن ها را برداشتم."

رسول خدا(ص) که در آن جا حضور داشت و این شوخی نابجا را 

می دید،فرمود:

"فَکَیفَ بِروعَةِ المؤمِنِ؟؛ترساندن مؤمن چه معنا دارد؟"

کسی که کفش را برداشته بود،گفت:

"سوگند به خدایی که تو را به پیامبری برگزید،من برای شوخی این

کار را کردم."

حضرت باز هم فرمود:

"فَکَیفَ بِرَوعةِ المؤمِنِ؟؛ترساندن مؤمن چه معنا دارد؟"

منبع:کتاب"حکایت نامه موضوعی پیامبراعظم(ص)"__غلامرضاحیدری ابهری